این مقاله به چگونگی ایجاد احساس خود ارزشمندی در محیط کار می پردازد.جهت تماس با روانشناس اینجا کلیک کنید.

اهمیت احساس ارزشمندی در کار
طبق تحقیقاتی که تاکنون انجام شده است احساس ارزشمندی در محیط کار یک سود دو سر برد برای کارفرما و نیروی کار است. وقتی کارمندان احساس ارزشمندی داشته باشند باعث می شود تعامل در محیط بین همکاران و کارفرما بیشتر شده که منجر به وفاداری و بهره وری بیشتر افراد خواهد شد که این قسمت آن به نفع کارفرما است. پس بهتر است کارفرما سعی کند محیط کار را برای کارمندان به نحوی طراحی کند که منجر به آرامش کارمندان واحساس ارزشمندی در محیط کار کنند. حس حمایت شدن از سمت کارفرما نیز باعث قدرت بیشتر نیروهای کار می شود. 

خود ارزشمندی و پذیرش خود
خودارزشمندی حقیقی به این شکل است که شما خودتان را به هرشکلی که هستید پذیرفته اید اما برای ارتقای موقعیت شعلی اجتماعی یا... تلاش می کنید. انکار خودتان تنها خودآگاهی تان را به تعویق می اندازد. گاهی بهتر است به جای تمرکز روی خصوصیات منفی، روی خصوصیات مثبت خود تمرکز کنید مطمئنا شما دارای خصوصیات مثبتی هستید که اگر روی آن تمرکز کنید می توانید موقعیت شغلی خوبی را رقم بزنید. روی خصوصیات مثبت خود تمرکز کنید و خصوصیاتی که فاقد آن هستید را بپذیرید. نکته ی دیگری که نباید دراحساس ارزشمندی خود ملاک قرار دهید ثروت و مادیات می باشد. خلاصه این که احساس خودارزشمندی مثل خوشبختی نسبی است و از درون هر فرد نشات می گیرد.  
جهت تماس با روانشناس اینجا کلیک کنید.

روش های تقویت احساس ارزشمندی در کار
احساس خود ارزشمندی، ذاتی نیست. با کسب مهارت ها و تقویت نقاط مثبت و رسیدن به خودشناسی و خودکارآمدی می توان احساس خود ارزشمندی را افزایش داد. در اینجا برخی از راه های افزایش این احساس بیان می شود.
 
1-مشخص کردن ارزش ها
اولین روش این است که با خود صادق باشید و برای خودتان مشخص کنید چه چیزهایی درونتان ارزش است. مثلا مهارت هایی که شما در شغل خود دارید. گاهی همکاری دارید که تحصیلات آکادمیک او از شما یکی دو مقطع بالاتر است. اما در محیط کار آوازه ی توانمندی و مهارت شما بالاتر است. برای اینکه بتوانید ارزش گذاری کنید لازم است چهارچوب هایی را برای خودتان و نوع ارتباط تان با دیگران تعیین ‌کنید. برای خودتان تعیین کنید که حق سلف اتک ندارید یعنی به خودتان حمله نکنید. 

در رابطه با دیگران هم اصولی را رعایت کنید که‌ محیط کار می طلبد مثلا درعین حال که حس شوخ طبعی را حفظ می کنید حد و مرز شوخی را با همکاران خود رعایت ‌کنید. یک ارزش دیگر در رابطه با محیط کار این است که برای خود قانون بگذارید. در غیاب همکاران پشت سر فرد غایب صحبتی نکنید. 

2-تعیین هدف
پس از ایجاد چهارچوب و ارزش نامه تان، نوبت به هدف گذاری می رسد. قطعا به دلایلی کار می کنید از جمله ارتقای اقتصادی، رسیدن به موقعیت های شغلی بهتر و یا کسب تجربه برای رشته ای که به تازگی مدرک آن را گرفته اید. برای رسیدن به این اهداف تلاش کنید و هر زمان که به یکی از آن ها رسیدید خود تشویقی داشته باشید و بدانید که انگیزه شما هر روز بیشتر می شود.
 
3-دچار تکرار روزمرگی نشوید
بعضا محیط کار ‌کمی کسل کننده یا مسیر پیشرفت کمی ناهموار می شود و احتیاج به صبر و استقامت دارد، در غیر اینصورت دچار فرسودگی شغلی میشوید. در این شرایط بهتر است به گذشته و موفقیت هایی که طی شش ماه گذشته یا قبل تر داشته اید فکر کنید. بهتر است دفتری برای کار خود داشته باشید تا موفقیت های خود را از کوچک و بزرگ یادداشت کنید یه این ترتیب فراموش نمی کنید که اگر امروز به اینجا رسیده اید حاصل تلاش شما است. 

4-پیدا کردن نقاط قوت و ضغف برای احساس ارزشمندی در کار
هر روز با چشم دیگران خود را ببینید. این بدان معنا است که گاهی از دید خودمان ویژگی های مثبت زیاد است و نقاط منفی کم. اما اگر می خواهید احساس ارزشمندی را در محیط کار در همه ابعاد داشته باشید بهتر است تصور کنید جایی نزدیک در اتاق کارتان ایستاده اید و تلاش خود را مشاهده می کنید. آیا اگر شما کارفرما بودید این سبک کار کردن را تائید می کرد و به آن مشتاق بود؟ یا تصور کنید همکاری هستید در دفترکناری. رفتار شما با همکاران چطور است؟ دقت کردن به این نکات باعث می شود خودتان را واضح تر ببینید چشم انداز غیرواقعی نسبت به خود نداشته باشید. از طرفی باعث پذیرش خود واقعی شما می شود، که برای کاهش تمایل به تایید شدن توسط دیگران موثر است. 

5-جویا شدن نظر دیگر همکارانتان
یک پله بالاتر از این که خود را از چشم دیگران مشاهده کنید، این است که شهامت نظرسنجی از همکارانتان را داشته باشید. از آن ها بپرسید برخورد شما در محیط کار چگونه است؟ قبول است که محیط کار یک محیط رقابتی است و این شیوه در همه جا کاربردی نیست اما اگر همکارانی دارید که رفتارهای تکانشی ندارند و انسان های معقولی محسوب می شوند حتما این کار را انجام دهید. دقت کنید منظور از انسان های معقول  همکارانی نیست که با شما رابطه دوستی دارند.

ممکن است در آخر سالنی که شما کار می کنید یک نفر باشد که چندان صمیمیتی با شما نداشته باشد و برخورد شما را بدون مداخله احساسات شخصی رصد کرد باشد این بهترین نمونه برای بازخورد گرفتن است. دربرابر انتقاد سازنده گارد دفاعی خود را پایین آورده و به آن فکر کنید. شاید در دل آن انتقاد نکته ای کلیدی یا طلایی باشد که شما را یک پله به اهدافتان نزدیک تر کند. 

6-برقراری ارتباط با همکاران برای داشتن احساس ارزشمندی در کار
ارتباطات اجتماعی همان طور که در ابتدای مقاله به آن اشاره شد برای همه راحت نیست. عده ای در ارتباطات اجتماعی اندکی محتاط تر عمل می کنند. اگر شما یکی از این افراد باشید احتمالا برایتان خواندن این بند سخت باشد. اما سعی کنید از قدم های کوچک شروع کنید. اگر معاشرت شما با همکارنتان فقط محدود به اتاق های کناری ِ شما است و با دیگران ارتباطی ندارید از امروز سعی کنید با همکاران آخر سالن نیز در حد ابتدایی معاشرتی داشته باشید. اگر شرکت شما یک شرکت چند طبقه است که شما امیدوارید در طبقات بالاتر پشت میزهای بزرگ تر بنشینید، پس بهتر است تلاش خود را بالا ببرید. 

سعی کنید در آن طبقه با افرادی ارتباط برقرار کنید. این کار به مرور اعتماد به نفس شما را افزایش داده. شاید در عرض شش ماه تلاش سخت شما وضعیت ارتباطی تان قوی تر شده باشد. درهر صورت این یک حقیقت است. انسان هایی که به لحاظ اجتماعی خونگرم تر عمل می کنند به موفقیت های شغلی بیشتر می رسند. 
7-شغل موردعلاقه یا شغل برای معاش
گاهی انسان ها برای رفع نیازهای روزمره تهیه مسکن، ماشین و دیگر امکانات رفاهی مجبور به انتخاب شغل هایی است. که احتمالا آن ها را دوست ندارد. نگران نباشید اگر از این دست افراد هستید در کنار شغل خود زمانی را هر چند کوچک به علایق خود اختصاص دهید. منظور علایق تفریحی نیست. در این جا منظور از کلمه « علایق » این است که به رشته ای که در آن علاقمندی دارید تلاشی رقم بزنید. به مرور در حرفه ای که به آن علاقه دارید پیشرفت کنید. این کار
کمک می کند نسبت به شغل فعلی خود احساس بهتر و لذت بردن از زندگی خود را افزایش دهید. 

8-در مشکلات نگاهتان را روی راه حل ها متمرکز کنید
احتمالا اشخاصی را در اطرافتان دیده اید. که درست آن زمانی که باید تلاش کنند تا مشکلات مرتفع شده احساس از کار افتادگی و شکست می کنند. برای مقابله با این حس لازم است که شما تله های خود را نیز بشناسید. اگر گرفتار تله شکست باشید ممکن است فکر کنید هرچه تلاش کنید بی فایده است. شما در نهایت شکست می خورید. زمانی که مشکل در محیط کار اتفاق می افتد رفتاری از شما سر می زند که مناسب موقعیت خاصی نبوده است. تمرکز خود را روی راه حل ها بگذارید نه روی مشکل پیش آمده. مشکل اتفاق افتاده تمام شده است. دیگر وقت نشخوار ذهنی نیست. حل بعضی از مشکلات سرعت عمل می طلبد. درنتیجه سعی کنید به راه حل هایی فکر کنید که شما را در رفع این مشکل کمک می کند. برای این کار می توانید از تکنیک های حل مساله استفاده کنید.........

جهت تماس با روانشناس اینجا کلیک کنید.